Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-03@14:51:23 GMT

سرقت ابن‌سینا در روز روشن!

تاریخ انتشار: ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۸۰۲۹۳

سرقت ابن‌سینا در روز روشن!

فرارو- شبکه تی‌آرتی ترکیه پخش سریالی جدید را آغاز کرده است به نام «نابغه کوچک، ابن‌سینا». سریال به روایت زندگی ابن سینا می‌پردازد، اما یک نکته مهم دارد، خبری از هویت ایرانی نیست. در حکایتی که ترک‌ها می‌گویند، ابن سینا نابغه‌ای ترک قلمداد شده است. تنها شروع این سریال کافی بود تا واکنش بسیاری از کاربران ایرانی را در شبکه‌های اجتماعی برانگیزد و این پرسش را مطرح کنند که چه کسی هویت ایرانی ابن سینا را در روز روشن دزدیده است؟

به گزارش فرارو، برخی معتقدند که با ساخت یک سریال یا فیلم، شخصیت بزرگ تاریخی مصادره نخواهد شد و نیازی به جنجال نیست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما عده‌ای دیگر باور دارند با همین اقدامات بوده است که نام برخی مفاخر و چهره‌های سرشناس ایرانی به نفع ترکیه ثبت شده است. حال سوالی که مطرح می‌شود این است که آیا به راستی ترکیه قدرت مصادره ابن سینا‌ها را دارد؟ و به راستی ترکیه چه هدفی دارد و ما در مقابل چه می‌کنیم؟

پخش سریال ابن سینا و هویتی که حذف شد!

همزمان با پخش سریال ترکیه‌ای ابن سینا، کاربران ایرانی در شبکه‌های اجتماعی به این سریال واکنش منفی نشان دادند. علت اصلی این واکنش‌ها با عدم اشاره سازندگان سریال به هویت ایرانی ابن‌سینا مرتبط است. در خلاصه این سریال نیز به جز اشاره به باهوش بودن ابن سینا و زیرکی او به هویت و ایرانی بودن وی اشاره نشده است.

در چنین شرایطی فارغ از تعصبات ملی و میهنی یک زنگ خطر بزرگتر هم به صدا در می‌آید. برخلاف فیلم و سریال‌های دیگر که به چهره‌های سرشناس، در دوران بزرگسالی می‌پردازند، این سریال مخاطبان کودک را هدف می‌گیرد و فاجعه فرهنگی هم در همین بخش رخ می‌دهد. کودکان ترکیه‌ای باور می‌کنند ابن سینا هموطنشان است و روی او متعصب می‌شوند.

اگرچه هنوز مدت زمان زیادی از آغاز پخش این سریال نگذشته و حتی اطلاعات زیادی درباره این سریال در دست نیست، اما در همین مدت زمان کوتاه، سیاست ترکیه در استفاده از سریال‌های تاریخی برای افزایش غنای تاریخی این کشور نزد مخاطبان به خوبی مشهود است. پیش از ابن سینا شخصیت‌های دیگری هم بوده اند که ترکیه سعی کرده آن‌ها را ترک جلوه دهد. از موفق‌ترین تلاش‌های ترکیه در این نوع اقدامات، مولانا است.

مدت‌هاست که مولانا اهل ترکیه شده!

ترکیه از کشور‌هایی است که در حوزه گردشگری بسیار موفق عمل می‌کند. یکی از برترین جاذبه‌های گردشگری ترکیه در شهر قونیه است. قونیه، آرامگاه مولانا را در قلب خود جای داده. هر سال گردشگرانی از سراسر جهان به این شهرسفر می‌کنند و علاوه بر این که سود سرشار مادی را روانه جیب ترک‌ها می‌کنند، کاملا تحت تاثیر شرایط قرار گرفته و باور می‌کنند که مولانا صد در صد ترک است.

وقتی به سال ۲۰۰۷ برگردیم متوجه می‌شویم که رفتار ترکیه در قبال تصرف و مصادره هویت مولانا، عمیق‌تر از این حرف‌ها است. در این سال، مولانا به عنوان شاعر و فیلسوف ترکیه ثبت جهانی شد. باید بی تعارف بپذیریم که وقتی حرف از ثبت جهانی یک موضوع می‌شود، دیگر کار از کار گذشته و در مقیاس جهانی، هویت مولانا به سرقت رفته است و حتی نام او به تغییر یافته است.

ترکیه حتی در حوزه نشر کتاب نیز مولانا را مصادره به مطلوب کرده است. طی سال‌های اخیر کتاب ملت عشق (روایتگر زندگی مولانا)، نوشته الیف شافاک، فروش بسیار بالایی را نه فقط در ترکیه، بلکه در بسیاری از کشور‌ها از جمله ایران داشته است. این کتاب که از زاویه دید بعضا خیالی خود به روابط شمس و مولانا می‌پردازد، هویت مولانا را در ذهن مخاطبان بین المللی به عنوان یک چهره ترکیه‌ای ثبت می‌کند. این که حتی مخاطبان ایرانی هم از این کتاب استقبال زیادی کرده اند جای تامل دارد.

در بعد سیاسی هم، ترکیه از مولانا به عنوان یک نماد ملی عدالت و آزادی نام می‌برد. رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه در سخنرانی خود در هفتاد و سومین نشست مجمع‌عمومی سازمان‌ملل در سال ۲۰۱۸ با نام بردن از مولانا به عنوان شاعر ترکیه‌ای، خواستار عدالت در جهان شد و گفت: «ما صد‌ها سال پیش در قونیه شاعر بزرگی، چون مولانا داشته‌ایم که بر عدالت و لزوم برقراری آن تاکید می‌کند و مولانا می‌گوید هر چیزی که جای خود نباشد ناعدالتی است و ظالم کسی است که به وظایف خود عمل نمی‌کند. [عدل چه بود؟ وضع اندر موضعش/ظلم چه بود وضع در ناموضعش]» به نظر می‌رسد که روند مصادره هویت ابن سینا، شباهت زیادی به همین روند دارد.

از ساخت مجسمه تا شناسنامه ترکیه‌ای ابن سینا

ترکیه برای آن که ابن سینا را به نام خود معرفی کند، پله پله شروع کرد. بیمارستان ابن سینا در آنکارا مدتی پیش یک مجسمه از ابوعلی سینا نصب کرد. نصب مجسمه نه جرم است و نه ایرادی دارد، مشکل اصلی نوع معرفی این مجسمه به دانشجویان پزشکی و بیماران است. در پلاکاردی که زیر مجسمه نصب شده است او را حکیم، دانشمند، فیلسوف و شاعر ترکیه‌ای معرفی کرده اند.

ترک‌ها در شبکه‌های اجتماعی هم با انتشار برخی تصاویر و گواهی‌هایی که در اعتبارشان تردید جدی وجود دارد می‌گویند پدر ابن‌سینا از بلخ به بخارا رفته و ابن سینا در شهر بلخ به دنیا آمده. با توجه به این که این شهر‌ها بخشی از «ترکستان» بوده‌اند، پس در نتیجه ابن سینا ترک است. بر پایه همین استدلال ساده، ترکیه ابن سینا را به نام خود زده است.

بر این استدلال، نقد سنگینی وارد است: در دوره ابن‌سینا، برای این مناطق اصطلاح خراسان و ماوراءالنهربه کار می‌رفت. اصطلاح فارسی ترکستان، توسط نویسندگان ایرانی و در سده‌های میانه کاربرد یافت و اساسا در کتب تاریخی هیچ سند و مدرکی مبنی بر تایید ادعای ترکیه دیده نمی‌شود. یک استدلال دیگر وجود دارد که می‌گوید، چون ابن سینا فارسی و عربی را نزد استادان خود فرا گرفته پس ترک زبان بوده، اما ندانستن فارسی لزوما به معنای ترک بودن نیست. زبان رایج بخارا در آن دوره، گویش سُغدی بوده که جزو خانواده زبان‌های ایرانی شرقی است و پیوند عمیقی با زبان فارسی دارد.

اما ترکیه پا را فراتر گذاشته و با پخش یک سریال در شبکه‌ای پربازدید در تلاش است توجه نسل‌های جدید را هم به تاریخ سازی‌های جعلی خود جلب کند. روندی که در صورت فروش امتیاز این سریال به دیگر کشورها، اثرگذاری بالاتری خواهد داشت.

ما هیچ! ما نگاه!

اگرچه اقدامات اخیر ترکیه بیش از سایر کشور‌ها مورد توجه ایرانیان قرار گرفته است، اما کشور‌های دیگری هم در سال‌های اخیر اقدامات مشابهی انجام داده اند. دولت ازبکستان مدعی ازبک تبار بودن ابن سینا است. در حالی که که نام ازبک تا پیش از سده هفتم هجری، یعنی سه سده پس از ابن سینا وجود خارجی نداشته است. قوی‌ترین ریشه‌شناسی‌ای که برای این واژه وجود دارد، انتساب آن به ازبک خان، از سرداران مغولی پس از چنگیزخان بوده و بعد‌ها به نیرو‌ها و مردمان او، لفظ ازبک اطلاق شده است. نام دیگر مشاهیر ایران از جمله خیام و فارابی هم گاه و بیگاه به عنوان مشاهیر دیگر کشور‌ها مطرح می‌شود.

با این شرایط باید بپذیریم که بدون هیچ تعصب و تلاش خاصی برای ثبت جهانی مشاهیر خود، به راحتی و با مرور زمان، ریشه‌های فرهنگی و تاریخی خود را تقدیم سایرین می‌کنیم. ترکیه در حوزه فرهنگی، با ساخت فیلم و سریال و نشر کتاب راه نفوذ نرم به ذهن مخاطبان را به خوبی شناخته است. این روش مدرن در کنار روش‌های کلاسیکی مثل ساخت بارگاه ویژه مولانا، باعث شده است که این روز‌ها ترک‌ها از مشاهیر پراکنی ما نهایت استفاده را ببرند.

با مروری بر آثار فرهنگی ترکیه متوجه می‌شویم که در سال‌های اخیر صنعت فیلم‌سازی ترکیه در کنار سریال‌هایی که بیشتر محتوای عاشقانه و درام دارند، ژانر تاریخی و حماسی را هم هدف قرار داده است. ترک‌ها این رفتار را در سریال‌های دیگری از جمله سریال آلپ ارسلان (امپراطور بزرگ سلجوقی) انجام داده اند و اگرچه در سریال خطوط فارسی دیده می‌شود، اما آن چه در ذهن مخاطبان ثبت می‌شود، هویت ترکیه‌ای آلپ ارسلان است.

رفتار ایران در مقایسه با ترکیه در قبال ساخت سریال‌های تاریخی یا شناساندن چهره‌های مشهور و مفاخر ایرانی به مخاطبان، تقریبا صفر است. نمونه‌های سریال تاریخی پرمخاطب و تاثیر گذار ایرانی در ذهن مخاطبان انگشت شمارند و حتی اگر نسخه ایرانی ساخت ابن سینا را به عنوان یک نمونه موفق مثال بزنیم، ساخت آن به سال‌ها قبل و پیش از ظهور اینترنت و انتشار آنلاین سریال‌ها برمی گردد.

سریال‌های جدیدتر و تاریخی ایران نیز یا فاقد جذابیت برای مخاطبان ایرانی بوده اند یا در صورت موفقیت وارد چرخه پخش جهانی نشده اند. در شرایطی که کشور‌هایی مانند ترکیه به راحتی نسخه‌های آنلاین سریال‌های خود را پخش جهانی می‌کنند، صد‌ها چهره فاخر ایرانی نادیده گرفته شده اند یا در نوبت قرار دارند که توسط کشور‌های دیگر مصادره شوند.

این را هم در نظر داشته باشیم که برای سازمان صدا و سیما به‌عنوان یک دستگاه سیاست‌گذار، که زیرمجموعه‌ای برای آن معرفی نشده، مبلغ ۷.۹۳۸.۰۲۰.۴۰۰.۰۰۰ میلیارد تومان بودجه در لایجه بودجه سال جاری در نظر گرفته شده است. اما سهم فیلم و سریال‌های تاریخی که می‌توانند مفاخر ملی را برجسته کنند، چقدر است؟!

منبع: فرارو

کلیدواژه: ترکیه ابن سینا مولانا قیمت طلا و ارز قیمت موبایل ذهن مخاطبان عنوان یک ابن سینا ترکیه ای سریال ها کشور ها ترک ها سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۸۰۲۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رمزگشایی ناقص از یک ملاقات تاریخ ساز

در تاریخ هر فرهنگی، فهرستی از افراد شاخص را می توان ردیف کرد که در حافظه قومی و هویت جمعی آن ملت ریشه دارند. نزدیک شدن به این مشاهیر، و تلاش برای عرضه روایتی دراماتیک و نمایشی از آنها کاری بسیار پرمخاطره و پرمسئولیت است.

به گزارش ایسنا، نورنیوز در گزارشی از «مست عشق»، فیلم محبوب این روزهای سینما نوشت:  از دشوارترین کارها در عرصه هنر، تبدیل زندگی و شخصیت چهره‌های محبوب، مرجع و خاطره ساز تاریخی به آثار و تولیدات نمایشی است. رفتن سراغ تولیداتی از این جنس،‌ راه رفتن بر لبه تیغ است؛ می تواند به راحتی در ورطه ابتذال یا اغراق بغلتد و سیمای تاریخی آن شخصیت را مخدوش کند. در تاریخ هر فرهنگی، فهرستی از افراد شاخص را می توان ردیف کرد که در حافظه قومی و هویت جمعی آن ملت ریشه دارند. نزدیک شدن به‌این مشاهیر، و تلاش برای عرضه روایتی دراماتیک و نمایشی از آنها کاری بسیار پرمخاطره و پرمسئولیت است. هنرمندان اندکی هستند که به چنین کار خطیر و مسولانه‌ای تن بدهند؛‌ و هنرمندان اندک تر و کم شمارتری هستند که‌این خطرپذیری را با خلاقیت و نوآوری همراه کنند، به نحوی که نه درخشش سیمای آن مشاهیر مخدوش شود و نه ذهنیت جمعی مردم از آن افراد شاخص لطمه ببیند. برای فرهنگ ایران،‌ مولانا جلال الدین بلخی از این افرا است. به‌این اعتبار،‌ انتخاب او به عنوان سوژه اثر هنری،‌ انتخابی خطیر و دشوار است.

از سوی دیگر،‌همیشه هنرمندانی وجود داشته اند که توان و تخصص و تمایل حرفه‌ای شان،‌ بازسازی هنری رخدادها یا چهره‌های تاریخی است. برای این هنرمندان، تاریخ چیزی به سرآمده و به پایان رسیده نیست بلکه می توان سراغش رفت و با قرائتی امروزین، آن را بازسازی و بازآفرینی کرد. حسن فتحی، به عنوان فیلمسازی ایرانی از کسانی است که به چنین بازسازی های تاریخی – هنری علاقه‌ای ویژه و خاص دارد. در کارنامه هنری او، نگاه به اشخاص، رخدادها و جریان های تاریخی، جایگاهی ویژه دارد. او در «شب دهم» روایتی دراماتیک از واقعه عاشورا به دست می دهد و با استفاده از نشانه‌ها و استعاره‌های  ایرانی،‌ درکی نوستالژیک و ملی از یک رخداد تاریخی و دینی عرضه می کند. در سریال مدار صفر درجه از تاریخ معاصر ایران، روایتی ملی می سازد و با بهره گیری درست از مولفه‌های رمانتیک، نمایشی اثرگذار و مخاطب پسند و باورپذیر از مبارزات استقلال طلبانه مردم ایران عرضه می کند. «پهلوانان هرگز نمی میرند»، «جیران»، «میوه ممنوعه» نیز همگی در این نکته مشترکند که فیلمساز، عناصر تاریخی و هویتی را در ساختاری رمانتیک و حرفه‌ای بازسازی و بازآفرینی می کند.

مست عشق،‌  جدیدترین ساخته سینمایی حسن فتحی، روی همین خط سیر هنری و براساس همین بنیان نظری ساخته شده است. او در این اثر سینمایی، سراغ مولانا ، یا به تعبیر درست تر سراغ توصیف رابطه مولانا و شمس در خلال سال های ۶۴۲ تا ۶۴۵ هجری قمری می رود. این ۳ سال، به اعتبار آنکهکی از مرموزترین و جذاب ترین ملاقات های تاریخی در آن رخ داده و نتایجی بی نهایت شگفت در پی داشته از مهم ترین مقاطع در تاریخ فرهنگ و ادبیات ایران به حساب می آید.

 مردم ایران، به درجات مختلف از دیدار معمایی و تاریخ ساز این دو شخصیت عظیم کمابیش خبر دارند و از اهمیت و تعیین کنندگی اش مطلع اند. حتی کسانی که تاکنون آثار منثور و منظوم مولانا و شمس را نخوانده اند از این دیدار مرموز و از این مقطع ۳ ساله زندگی مولانا چیزهایی شنیده اند. فیلم حسن فتحی، همین برش کوتاه را از زندگی مولانا و شمس برمی گزیند و با پرداختی رمانتیک و دراماتیک، آن را به اثری دیدنی تبدیل می کند. مست عشق به اعتبار اینکه موضوعی تا این اندازه مخاطب پسند و کنجکاوی برانگیز را دستمایه تولید قرار داده اثری جسورانه و هوشمندانه است.

اما این همه ماجرا نیست. فتحی ترجیح داده کار را در اقلیم سینمایی ترکیه تولید کند و در رده آثار مشترک سینمایی تعریف کند. لوکیشن های بومی قونیه به همراه ظرفیت های فنی و هنری سینمای ترکیه در بازآفرینی تاریخ دوره سلجوقی ، امکان های زیادی در اختیار فیلمساز قرار داده تا ساختاری باورپذیر و دیدنی به فیلمش بدهد. این نکته تا آنجاست که طبق نظر برخی از منتقدان، ‌قدرت بازیگری بازیگران ترکیه‌ای مست عشق به مراتب از سطح هنرنمایی بازیگران ایرانی این فیلم، بالاتر به نظر می رسد.

مهم ترین نکته در مست عشق، غیر از این موارد فنی، نحوه بازنمایی ملاقات تاریخی شمس و مولاناست. دیدار این دو چهره ماندگار فرهنگی ایران، آنقدر مهم و اثرگذار بوده است که در تمام تاریخ بشریت، شاید نمونه‌هایی به تعداد انگشتان یک دست داشته باشد. این ملاقات ، عالی ترین مصداق و نمونه از یک دیدار کیمیاگرانه و تحول بخش دانسته شده، به نحوی که از یک فقیه و دانشمند معمول و متعارف،‌ عارف و شاعری حکیم و شوریده ساخت و او را در فهرست مفاخر تاریخ بشری جای داد. سئوال این است که آیا «مست عشق» توانسته است چنین دیدار ناب و بی مانندی را به خوبی بازنمایی کند؟ آیا عظمت و ابهت مولانا و شمس، و نیز اهمیت ملاقات بی بدیل این دو سیمای تابناک، در این اثر بازتابی شایسته یافته است؟

 به نظر می رسد فتحی در این مقصود،‌ با تمام خلاقیت ها و نازک اندیشی هایش، آنگونه که انتظار می رفت توفیق نداشته است. دیدار این دو شخصیت تاریخ ساز،چیزی بیش از یک ملاقات، ‌ولو ملاقات مهم، از آب درنیامده است، و نشانی از یک دیدار یکّه و بی بدیل در آن نیست. برخورد شمس و مولانا، داستان طلاشدن مس در یک فرایند مرموز انسانی است. بیننده انتظار دارد چنین تحولی را ملموس تر از اینکه هست در فیلم ببیند. مخاطب، آنچه از گفت و گوی این دو چهره در خلوت می بیند مباحثاتی است که هر روز در مجامع و محافل علمی سنتی و مدرن جریان دارد. هرروز صدها حلقه از این نشست های علمی میان دانشمندان شکل می گرفته اما هیچ کدام به نتیجه‌ای منتج نشد که دیدار شمس و مولانا منتج شد. کم نیستند مولوی پژوهانی که معتقدند جنس این دیدار،‌اساسا از جنس مواجهات علمی و مدرسی نبوده و آنِ دیگری داشته است. به تصویر کشیدن باورپذیر این دگردیسی،‌ ناکامی بزرگ حسن فتحی در مست عشق است.

این نقیصه را بازی انتقادبرانگیز شهاب حسینی (در نقش شمس)‌ و پارسا پیروزفر (در نقش مولانا) دوچندان کرده است. نه مولانای قبل از دیدار با شمس،‌ خوب از آب درآمده است و نه مولانای بعد از دیدار. فرق پیروزفر قبل از ملاقات با شهاب حسینی و بعد از ملاقات با او چندان زیاد نیست. نه مولانای فقیه و دانشمند،‌ به درستی در فیلم بازنمایی شده و نه مولانای شوریده و شاعر. از سوی دیگر، تصویری که شهاب حسینی از شمس عرضه می کند تصویری نامنسجم و پریشان است. بخشی از این شخصیت پردازی های ضعیف،‌ به خاطر ضعف فیلمنامه فتحی - توحیدی است و بخش مهم دیگری از آن، به خاطر ناکامی حسینی – پیروزفر در ایفای نقش.

علاوه بر این،‌ زبان انتخابی نویسندگان فیلمنامه نیز زبانی هویت دار و استخوان دار نیست. گاهی به زبان امروزین نزدیک است و گاهی به شدت کهن و باستانی می شود و در مجموع، از ساخت زبانی مستحکم و اثرگذاری که فتحی در شب دهم، میوه ممنوعه و سایر آثارش به استخدام گرفته بود در مست عشق خبری نیست.

البته فیلمساز در استفاده از سبک روایی «تداعی در تداعی» به خوبی عمل کرده و احتمالا با الهام گیری از روش کار خود مولانا در روایت گری مثنوی، جابجایی های جالب و جذاب زمانی را در فیلم گنجانده که کشش اثر را برای مخاطب بیشتر می کند. علاوه بر این، پیوند دادن خشونت و عشق در نمونه سردار سلجوقی و مریم، دختر مسیحی، به خوبی در خدمت خط روایی داستان است و جذابیت از دست رفته دیدار مولانا و شمس را تاحدی جبران می کند. شروع فیلم با صحنه‌هایی خوش ساخت از جنگ های خونبار مغولی است. این آغاز شکوهمند، ضرباهنگ فیلم را بالا می برد و بیننده را از همان ابتدا در برابر یک اثر خوش ساخت منتظر می گذارد. موسیقی روان فیلم هم تماشاگر را در فضایی صوفیانه و شرقی قرار می دهد و در پایان اثر، صدای لطیف علیرضا قربانی،‌ خاطره فیلم را در ذهن هر مخاطبی ماندگار می کند. به‌این ترتیب ، «مست عشق» با یک شروع غافلگیرانه و یک پایان شکوهمند،‌ در خیال بیننده جای می گیرد.

 «مست عشق» به رغم تمام فراز و فرودهایش اثری دیدنی و توصیه کردنی است. این اثر شریف، مسیری تازه را در سینمای ایران باز می کند و می تواند حلقه مهمی برای زنجیره آثاری باشد که فیلمسازان جوان و خلاق ایرانی با الهام گیری از آن، رخدادها و شخصیت های تاریخی را دراماتیک و دیدنی کنند.  

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • آینده برای لرستان روشن است/ لزوم مشارکت حداکثری در انتخابات
  • (عکس) استایل جالب بازیگر زن سریال «گاندو» در ترکیه
  • جزئیات مست عشق؛ مولانا و شمس در پرده سینما
  • چشم، دیگر سریال حشاشین نمی بینیم!
  • چشم، دیگر سریال حشاشین نمی بینیم!/ «چه تکاپوی رقت انگیزی»
  • رمزگشایی ناقص از یک ملاقات تاریخ ساز
  • واکنش حاج قاسم سلیمانی به یک تصمیم در فصل پنجم سریال پایتخت : مگر ما مرده باشیم که خانواده ایرانی سالم به ایران برنگردد (فیلم)
  • چشم، دیگر سریال حشاشین نمی بینیم
  • حذف سریال «حشاشین» از تمام سکو‌های ایرانی
  • حذف سریال «حشاشین» از تمام سکوهای ایرانی